ایرادهایی به اسلام در ذهن جوانان علاقمند ایجاد میکنند، مثل: چرا عاشقی قبل از ازدواج در اسلام قبح دارد و حال آن که موجب شناخت بیشتر میشود؟
معلوم میشود که شبهات داخل و خارج بسیاری همسویی دارند. در مورد اصول و فروع اسلام و نیز ترفند وارد شدن از طریق فروع و احکام جهت ضد تبلیغ، مطلب مبسوطی در مقدمه سؤال قبل درج گردید (1) که لازم است حتماً مطالعه شود.
اما در مورد «عشق قبل از ازدواج» که البته قبیح نیست، بلکه بیچاره کننده یا به تعبیری «پدر درآر» است (مزاح)، نظر دوستان، به ویژه عزیزان در خارج از کشور را به نکات ذیل جلب مینماییم:
الف – عشق با رابطه (در هر سطحی)، دو مقوله جداگانه از هم هستند. عشق یک نوع کشش و علاقهی قلبی است و رابطه ارتباط بدن است. چه حرف زدن باشد، یا دیدن، یا لمس کردن یا همخوابی. لذا هم عشق با قطع ارتباط ظاهری از بین نمیرود و هم بدون عشق میتوان هر گونه ارتباطی را برقرار نمود. هم میشود بدون ازدواج عاشق شد و هم میشود بدون عشق ازدواج کرد.
ب – در فرهنگ غرب با توجه به ترویج نگاه مادی و سودجویانه به هر مقولهای، «عشق» به همان معنای رابطه جنسی تعبیر میشود، تا جایی که گاه love داشتن با کسی، همان sex داشتن با او معنا میدهد.
در احکام اسلام عشق داشتن و عاشق شدن نه حرام است و نه تقبیح شده است، اما برقراری رابطهی شهوانی و جنسی نظامند گردیده است.
ج – رابطه جنسی زن و مرد، فقط لذتی زودگذر نیست و تأثیر آن نیز فقط بر قوا و نیازهای جنسی نیست، بلکه در تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی بشر، از اخلاق و رفتار گرفته تا فرهنگ، اقتصاد و حتی سیاست نقش کلیدی ایفا میکند. به همین دلیل است که هم اسلام بر قانونمند شدن این رابطه تأکید و اصرار دارد و هم نظامات سلطه به هنجار شکنی در آن اصرار و تأکید دارند.
د – در فرهنگ اسلام این رابطه فقط در صورتی مشروع است که طرفین به ازدواج یک دیگر درآمده باشند تا به واسطه این ازدواج تمامی روابط فردی و اجتماعی شکلی منظم، قانونمند و تعهدآور به خود بگیرد. به عنوان مثال وقتی زن و مرد با یک دیگر ازدواج میکنند تعهدات و قوانینی چون: حفظ کیان خانواده، مهریه، نفقه، حقوق اولاد به لحاظ حضانت یا هزینه، ارث، ازدواج یا برقراری رابطه جنسی با محارم زوج یا زوجه و ... همه تعریف میشوند، اما اگر هیچ قانونی وجود نداشته باشد، همان هرج و مرجی بر جامعه حاکم می شود که در جوامع غربی حاکم شده است و اول قربانی این فرهنگ، همان «عشق» و سایر ارزشها، اخلاقیات، عواطف و تعهدات انسانی است.
ﻫ – شناخت بیشتر به واسطه رابطه قبل از ازدواج فقط یک بهانه و توجیه جهت ترویج روابط نامشروع و نامعقول و لذتگرایی است. اگر این ارتباط واقعاً چنین اثری داشت، لازم میآمد که در جهان غرب از یک سو آمار ازدواج افزایش یافته و از سوی دیگر آمار طلاق کاهش یابد، در حالی که دقیقاً معکوس است. در جوامع اسلامی نیز از وقتی فرهنگ غربی رسوخ کرده و ارتباط قبل از ازدواج شیوع یافته، آمار ازدواج کاهش و آمار طلاق افزایش یافته است، که البته فقط به سود بنگاههای اقتصادی و سیاسی بوده است.
ازدواج موفق پیش و بیش از آن که نیاز به شناخت جسمی و شهوانی داشته باشد، نیاز به شناخت عقلی دارد و در اسلام دستیابی به چنین شناختی نه تنها تقبیح نشده است، بلکه بر آن تأکید نیز شده است. لذا فرمود برای ازدواج، ثبات و دوام یک زندگی موفق، سعی کنید با «کفو – همتا»ی خود ازدواج کنید و بدیهی است که شناخت میزان کفویت، مستلزم بحث، گفتگو، دید و بازدید، رفت و آمد، تحقیق و تفحص، تفکر و تعقل قبل از ازدواج و البته با حفظ و رعایت موازین شرعی میباشد. موازینی که سبب میگردد هوس و شهوت بر عقل غلبه ننماید.
و – ازدیاد فساد، فحشا، تجاوز (حتی به کودکان)، هم جنس بازی، خیانت همسران، فقر، پیدایش نسل بیهویت، ناامیدی، افسردگی و ... در خانوادههای غربی، محصول همین روابط جنسی آزاد پیش از ازدواج به بهانهی شناخت بیشتر برای ازدواج است.
مطالعات مؤسسات آلمانی حاکی از آن است که قریب 30% از همسران [که لابد پس از گذران مراحل شناخت با یک دیگر ازدواج کردهاند] به یک دیگر خیانت میکنند (1) – دولت آلمان رشد 5 درصدی قتل و تجاوز به کودکان را بزرگترین معضل سال 2012 این کشور اعلام کرد – آمار رسمی حاکی از آن است که یک سوم دختران انگلیسی قربانی تجاوز و خشونت جنسی میشوند (2) – قاچاق زنان یکی از درآمدهای عمده المپیک 2012 بود (3) – دختران انگلیسی بدمستترین و الکلی ترین قشر در اروپا هستند (4) اولین ارتباط 54% از دختران و زنان در کانادا ناخواسته و با خشونت بوده است (5) – بیش از 70% از زنان در ارتش امریکا مورد تجاوز فرماندهانشان قرار میگیرند (6) ... و خلاصه آن که بیش از 55% از تجاوزات به کودکان و دختران و زنان در امریکا و اروپا توسط خانواده اول و نزدیکان صورت میگیرد و 35% دوستان خانوادگی و همسایهها هستند و فقط 10% غریبهها و افراد نشناخته میباشند!
این فجایع نتیجه طبیعی همین روابط عاشقانه (جنسی) قبل از ازدواج است که گمان دارند موجب شناخت بیشتر برای ازدواجی مستحکمتر میگردد.
ز – و البته اسلام برای کسانی که میخواهند بدون تشکیل خانواده یا تصمیم به زندگی دائم با یک دیگر رابطه جنسی داشته باشند نیز راه حلّی تحت عنوان «ازدواج موقت» دارد که آن نیز شامل همان قوانین و تعهدات با اندکی تفاوت است. برتراند راسل همین اصل را از اسلام کپی کرده و با تمامی احکامش به نام خود بیان داشته و میگوید: برای برخورداری از آزادی روابط جنسی از یک سو و نیز دوری از فجایعی که به بار آورده و میآورد، من «ازدواج توافقی» را پیشنهاد میکنم، که البته باید شرط و شروط و چارچوبهایی داشته باشد (همان احکام اسلام).